- لونی
- چهارشنبه ۱۴ بهمن ۹۴
- ۱۹:۴۰
حقیقتا زیاد اهل تقلب نیستم(جون خودم!) ولی اونایی که یادمه رو اعتراف میکنم عین یه بچه ی خوب:)
1-دوم راهنمایی سرِ امتحان هنر بود.یه نقطه چین لعنتی رو یادم نمیومد.به معلمه گفتم جون مادرت یه راهنمایی کن،ولی لامصب راهنمایی نکرد! تقریبا همه فهمیده بودن تو چی گیرم.فاطم جلوم نشسته بود سرشو برگردوند،خیلی ریلکس،جلوی معلم! گفتم بیا پاک کن میخواستی؟! منم گفتم: ها؟! من؟! نه! دوباره گفت:همین الان گفتی پاک کن بده! دیدم داره ضایع میشه و معلمه بودار نگاه میکنه(!) گفتم آره! پاککنه رو گرفتم دیدم رو جلدش جواب رو نوشته.خندیدم و نوشتم تو برگه و پاککن رو برگردوندم به فاطم.معلمه فورا گفت پاککنه رو وردار بیار.عین بید میلرزیدیم آخه معلم خوش خلقی نبود اگه میفهمید دخلمون رو می آورد! طی یه عملیات انتحاری من با چندتا سوال با صدای جیغ حواسشو پرت کردم و فاطم جلد پاککن رو درآورد و انداخت زیر میز و بعد پاککن رو برد داد به معلم! اونم یه نگاه مشکوکی به من و فاطم و پاککن کرد و آخرشم بخیر گذشت!
2-همین امسال سر امتحان زبان اومدم یه کمی دستم رو تکون بدم تا بغلی حواسش بشه و یه سوال بپرسم ولی حواسم نشد دوسه تا بشکن زدم!! مراقب برگشت یه خنده ای کرد و دوباره نشست سر جاش.منم خندم گرفته بود! دمش گرم لو نداد!
3-امسال سر امتحان شیمی حوصله فرمول حفظ کردن نداشتم همشو رو یه برگه نوشتم چسبوندم ته کفشم.آخرشم هیچ کدوم از اون فرمولا نیومد تو امتحان!!!
4-امسال سر امتحان ادبیات نام و زندگینامه شاعر ها رو تو یه برگه های ریز نوشتم و گذاشتم تو جامدادی.اندازه یه نمره از اون برگه ها استفاده کردم.ولی در عوض یه سوال یه نمره ای رو تو امتحان جا انداختم و اصلا ندیدم! در نتیجه یه نمره ازم کم شد:) (و اینجا بود که به آخرو عاقبت اینکارا ایمان آوردم!)
5-امسال امتحان زبان نصف بچه ها تو راهرو نشسته بودن و نصفمون تو کلاس.(من تو کلاس بودم) بعد که جوابا رو نوشتم و برگم رو تحویل دادم و اومدم از سالن خارج بشم برم تو حیاط یه لحظه نگاه التماس آمیز الف رو دیدم.دقیقا روبروی در سالن بود.رفتم بیرون و از پشت شیشه همه جوابا رو گفتم و اونم نوشت(!)
6-پارسال سر امتحان هندسه دفتر رو باز کردم و جوابا رو از رو دفتر نوشتم(!)
7-امسال سر امتحان مزخرفِ تاریخ واژه های کلیدی جوابا رو به انگلیسی(فینگیلیش) پای تخته نوشتیم طوری که دبیر فکر کنه زنگ قبل زبان داشتیم! بعدشم اون اومد و بدون شک به چیزی برگه ها رو داد و ماهم با کمک اون واژه ها جوابها رو نوشتیم!
8-سر امتحانای ترم اول امسال طوری بود که یه نفر دبیر رو میکشوند سمت صندلی خودش برای سوال پرسیدن و حسابی سرش رو گرم میکرد تا بقیه رد و بدل کنند!
9-یه بار دوم راهنمایی تمام فرمول و جواب هایی که احتیاج داشتم رو روی دوتا برگه نوشتم و دوتا برگه رو جوری روی میز گذاشتم که انگار یه برگه ـَس و طرفی از برگه که رو به بیرون بود سفید گذاشتم.مراقب فکر کرد چرک نویسه! سوالای امتحان رو پخش کرد و رفت سر جاش نشست.
10-پارسال تو چرک نویس جواب سوالای فیزیک رو نوشتم و وقتی مراقب حواسش نبود پرت کردم رو زمین.صندلی جلویی از مراقب اجازه گرفت چرک نویسشو از رو زمین برداره و برداشت و جوابا رو نوشت!
+چقدرم کم تقلب کردم:|
+امسال سر امتحان عربی الف در حین جابه جایی برگه تقلب گیر افتاد! حسابش با کرام الکاتبینه!
+اون سوتی که سر امتحان زبان دادم و بشکن زدم رو هیچوقت یادم نمیره! احتمالا مراقبه پیش خودش گفت این دیگه چه خریه! کلا رفلکس عصبی بود! آخه بشکن؟! خودمم تعجب میکنم :|