وقتی آخرین پیامشو چک میکنی که نوشته " چون دستم دچار سانحه شده تا دو سه روز باید تیم ترجمه رو از بیمارستان هدایت کنم لامصب این کشتی انقریب داره سمت طوفانهای نامتلاطم میره..."  و تازه میفهمی منظورش از گفتن " این کشتی انقریب داره به سمت طوفانهای نامتلاطم میره" چی بوده...چیزی که اصلا تصورشو نمیکردی، شکه شده و بهت زده چند دقیقه به آخرین پیامش زل میزنی و برای هزارمین بار باور نمیکنی که از دنیا پر کشیده، یا شایدم نمیخوای باور کنی...

+ وقتی نبود کسیو باور نداری چطور میتونی براش طلب آرامش داشته باشی...