- لونی
- يكشنبه ۹ ارديبهشت ۹۷
- ۱۱:۵۴
میزم دوتا کشوی قفل خور داره که تمام رازام توشه. اعم از دفتر خاطرات، برگه هایی که ساعت مطالعه ی روزانه ی ۳ سال اخیرم رو توشون ثبت کردم، تقویمی که توش اسم سلبریتی ها و آدم های واقعی و مجازی که از چهارم دبیرستان عاشقشون شدم و بعد عشقم فروکش کرد( :| ) رو توش به ترتیب نوشتم، دفتر نقد و نمره دهی به فیلمایی که چندسال اخیر دیدم و تعدادشون از موی سرم بیشتره، برگه هایی که توشون از احساساتِ منفیم نسبت به دوستام و آشناهام و حتی خانوادم نوشتم، سررسیدی که شامل احساسات پنهانیم که نمیخواستم درموردشون با کسی حرف بزنم یا توی شبکه های اجتماعی بزارم ولی واقعا نیاز داشتم یجوری از ذهنم بیرونشون کنم و مکتوبشون کردم میشه، پس اندازِ پولی که یکساله پنهانی جمع کردم و هروقت مامانم میگه پول داری؟ میگم من؟پول؟شیب؟بام؟ ، چوب های بستنی دوسال اخیرم که جمعشون کردم و ۴۰ عدد میباشد، کلکسیونِ استیکرایی که از دوران ابتدایی جمع کردم و عاشقشون میباشم، دفتر نقاشی عزیزم که هر وقت دلم برای رنگ بازی تنگ میشه یه گریزی بهش میزنم ( البته دور از چشم خانواده! ) ، دفتری که کلکسیونی با بیش از ۱۰۰ دستخط متفاوت از آدمای گذرا و موندگار زندگیمه،اون سکه ی نو ۲۰۰ تومنی که یه روز پیداش کردم و بعنوان خوش شانسیِ اون روزم نگهش داشتم، اون ۲۰۰۰ تومنی خشک و نویی که دایی عید ۹۷ بعنوان یادگاری بهم داد و شمارش ۱۳۳۹۷ بود (شماره پوله) و من کلی ذوق ملنگ شدم، و حتی تاریخ پریود سه سال اخیرم که ماه به ماه رو برگه نوشتم-حالات روحیم رو شرح دادم تا وقتی تاریخش نزدیک شد بتونم حالتای روحی روانی خشنم رو بشناسم و درست کنترلش کنم و به بقیه نپرم- و گذاشتمش لای تقویمم و در نهایت لیست شماره های مشکوک و مزاحمی که از سوم راهنمایی داشتم. بعله! میزم دوتا کشو داره که همه ی اینا رو تو خودش جا داده. حالا فرض کنید من یه روز بیام خونه و ببینم این کشوها نیمه بازه! باید چه غلطی تو سرم بریزم؟! :/