- لونی
- سه شنبه ۲۵ ارديبهشت ۹۷
- ۰۰:۲۸
یادمه معلممون میگفت چه کار بزرگی دوست دارین انجام بدین؟ میگفتم اسب صورتی بسازم یا حتی انسانِ پرنده(بالدار)! همه میخندیدن و فکر میکردن شوخی میکنم. ولی من جدی بودم. هنوزم جدی هستم. اگه بتونم دستی به علم و ژنتیک بیالایم، دوست دارم اسب صورتی و انسان پرنده بسازم.آدمایی با قدرت های ماورایی به دنیا تقدیم بنمایم و نسل انسان های یک شکلِ تکراری رو خاتمه بدم!
+ یکی از حسرت هام اینه که چرا سیصد سال بعد به دنیا نیومدم؟چرا الان؟ دنیا سه قرن بعد چه شکلیه؟ آدما هنوز همین شکلین؟ هیجان انگیزه. میخوام تمام تفکرات و ایده هامو از سالهای دور بنویسم تا شاید سیصد سال بعد یکی دست نوشته هامو پیدا کنه و بخونه و بخنده و بگه: " واقعا همچین چیزای معمولی ای براشون عجیب و غیرقابل باور بود؟"