- لونی
- پنجشنبه ۱۱ شهریور ۹۵
- ۱۶:۱۴
هی هستم
هی هستم
هی هستم
ولی دیگه یوهو نیستم
هیچوقت نیستم
!!!
هی هستم
هی هستم
هی هستم
ولی دیگه یوهو نیستم
هیچوقت نیستم
!!!
بغض یعنی جز رفتن دیگه هیچ راهی نداری
بغض یعنی که هنوزم اونو دوستش داری
با همین یه سوال شروع میشه، من کی هستم؟ بعدش اینقدر فکر میکنم که میرسم به مرز دیوونگی! به هیچ نتیجه ای هم نمیرسم.واقعا من کیم؟ چجوری ام؟اخلاقم چیه؟خصوصیاتم چیه؟ چرا اینقدر با خودم درگیرم اصلا؟ هیچ شناختی از خودم ندارم راستش...
هیشکی تو خونه " زَرا" رو صدا نمیکنه مگر اینکه بخواد مواخزه ـش کنه! و زَرا همونجوری که از اتاقش میره بیرون به این فکر میکنه که باز چی خراب شده یا چه اتفاق بدی افتاده که میخوان حالشو بگیرن! وگرنه زَرا در حالت عادی تو اتاقش کپیده و کاری به کسی نداره و بقیه هم کاری بهش ندارن!
+ ستاره ها باید اون بالا بالاها بمونن، نباید دست ما بهشون برسه که اگه اینطور بود و دست ما بهشون میرسید دیگه ستاره نبودن...
بعضی وقتا دلیل اینکه خودمونو از بقیه دور نگه میداریم، ولشون میکنیم و هیچ راه ارتباطی نمیزاریم این نیست که مغرور و خودخواه و بی ملاحظه ایم، دلیلش اینه که دل نازک شدیم و فکر میکنیم کسی دوستمون نداره، آروم و بی سروصدا گم میشیم چون فکر میکنیم کسی بهمون اهمیت نمیده، چون فکر میکنیم بود و نبودمون فرقی نداره...
+ و امان از روزی که درست فکر کنیم...
که آروم باشم، زود عصبی نشم، صدامو اینقدر بالا نبرم، باوقار باشم!
+ و من تو دلم گفتم بَ رَ بَ بَ! :|